ضرب و جرح عمدی
ارسال شده توسط وکیل پایه یک دادگستری در ۱۳۹۸-۰۳-۰۴ضرب و جرح عمدی جرمی انکار ناپذیر دارد و قانون برخورد شدیدی با این موارد می کند.جرم ضرب و جرح در تقسیم بندی جرایم در گروه جرایم علیه اشخاص قرار می گیرد که آن را مورد برسی قرار می دهیم!
ضرب در لغت به معانی «زدن» است و از حیث حقوقی به صدماتی گفته میشود که وارد کردن آنها موجب از هم گسیختگی ظاهری نسوج و جاری شدن خون از بدن نمیشود. جرم ضرب و جرح در محدوده آن دسته از جرایمی که علیه تمامیت جسمانی اشخاص است، قرار میگیرد. در ادامه به بازخوانی پروندهای میپردازیم که در آن با توجه به اظهارات شاکی، مرجع قضایی پس از انجام بررسیهای لازم، به صدور رای اقدام میکند.
اصطلاح ضرب در علم حقوق
اصطلاح ضرب در علم حقوق عبارتست از صدماتی که وارد کردن آنها موجب خونریزی ظاهری بدن و از هم گسیختگی نسوج بدن را به همراه ندارد.
فلذا این صدمات با کبودی ، گیچ خوردن مفاصل بدون شکستگی ، تورم و… همراه هستند.
ضرب با هر وسیله امکان پذیر است اعم از وسایل طبیعی همانند دست ، پا ، ناخن و…ووسایل اتفاقی همانند چوب و نیز وسایل از پیش تهیع شده همانند جاقو و… باشد بنابراین ملاک آن تنها وارد شدن صدمه بدون خونریزی می باشد.
در مقابل آن نیز جرح می باشد که به صدمه هایی گفته می شود که منجر به خونریزی ظاهری شده و گاهی این خونریزی با شکستگی استخوان همر اه است.
بنابراین آسیبهایی از قبل سوختگی ، بریدگی ها ، قطع عضو و سایر زخم ها از این دسته می باشند.
در قانون، برای ضرب وجرح مجازاتهایی تعیین شده است که به بررسی آن میپردازیم.
ضربات منتهی به جراحت
ضرب وجرح جرایمی بسیار شایع هستند و تعداد زیادی از پروندههای قضایی را به خود اختصاص دادهاند. «ضرب و شتم» اصطلاح رایجی است که مردم برای این جرم استفاده میکنند، اما باید توجه داشت که «شتم» به معنی «دشنام دادن» است و ذیل جرایمی مثل توهین یا قذف قرار میگیرد. بنابراین، اصطلاح صحیح «ضرب و جرح» است، نه «ضرب و شتم».
همانطور که گفته شد «جرح» به صدماتی گفته میشود که به ازهمگسیختگی بافتهای بدن بینجامد. خراشیدگی یا پارگی پوست یا شکستن استخوان و نقص یا قطع عضو از مصادیق جرح است. این جرم را باید در گروه «جنایات بر اعضا» دستهبندی کرد. «جنایت بر عضو» عبارت است از هر آسیب کمتر از قتل، مانند قطع عضو، جرح و صدمههای وارد بر منافع. جنایت بر عضو اگر به صورت عمدی باشد، در صورت تقاضای قربانی جرم یا ولیّ او و وجود سایر شرایط مقرر در قانون، موجب قصاص میشود و در غیر این صورت، مطابق قانون، دیه و تعزیر را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، جرم جرح موجب یکی از مجازاتهای قصاص،دیه و تعزیر خواهد شد. البته گاهی این جرم هم با دیه مجازات میشود و هم با تعزیر.
شرایط قصاص ضربات منتهی به جراحت
برای اینکه جرح موجب قصاص شود، باید «شرایط عمومی قصاص» و «شرایط اختصاصی قصاص عضو» وجود داشته باشد. شرایط عمومی قصاص در مواد ۳۰۱ به بعد قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ بیان شده است. البته در صورتی حکم به قصاص داده میشود که مرتکب جرح، پدر یا از اجداد پدری قربانی جرم نباشد و مجنیٌعلیه هم عاقل و در دین با مرتکب مساوی باشد. علاوه بر این، برای محکوم شدن به مجازات قصاص، مرتکب باید عمد داشته باشد. شرایط جنایت عمدی در ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی بیان شده است.
شرایط اختصاصی قصاص عضو نیز چنیناند:
- محل عضو مورد قصاص با مورد جنایت یکی باشد؛
- قصاص با مقدار جنایت مساوی باشد؛
- خوف تلف مرتکب یا صدمه بر عضو دیگر نباشد؛
- قصاص عضو سالم در مقابل عضو ناسالم نباشد؛
- قصاص عضو اصلی در مقابل عضو غیراصلی نباشد؛
- و قصاص عضو کامل در مقابل عضو ناقص نباشد.
در صورتی که هر یک از شرایط عمومی و اختصاصی قصاص وجود نداشته باشد، مرتکب جرم به پرداخت دیه محکوم خواهد شد. بنابراین، در جنایت غیرعمدی بر اعضا و جنایت عمدی که قصاص ندارد یا قصاص در آن ممکن نیست یا بر دیه مصالحه شده است، دیه پرداخت میشود. مواد ۵۵۸ به بعد قانون مجازات اسلامی قواعد عمومی دیه اعضا را بیان کرده است.
ضربات بدون جراحت
«ضرب» در واقع صدماتی است که بدون شکستگی یا خونریزی بر اعضای بدن وارد شود و آثاری مانند کوفتگی، سرخی، کبودی، سیاه شدن و پیچ خوردن ایجاد کند. در قانون، برای هریک از این موارد دیهای مقرر شده است که ضارب باید آن را به فرد مضروب پرداخت کند. دیه صدماتی که موجب تغییر رنگ پوست می شود، در قانون مجازات اسلامی به شرح ذیل است:
سیاه شدن پوست صورت، ششهزارم؛
کبودشدن آن، سههزارم؛
و سرخ شدن آن، یکونیمهزارم دیه کامل
تغییر رنگ پوست سایر اعضا، حسب مورد، نصف مقادیر مذکور در فوق.
در این حکم، بین اینکه عضو دارای دیه تعیینشده باشد یا نباشد، فرقی نیست. همچنین بین تغییر رنگ تمام یا قسمتی از عضو و نیز بقا یا زوال اثر آن فرقی وجود ندارد. صدمهای که موجب تورم بدن، سر یا صورت شود «اَرش» دارد و چنانچه علاوه بر تورم، موجب تغییر رنگ پوست نیز بشود، حسب مورد، دیه و ارش تغییر رنگ به آن افزوده میشود. منظور از ارش، مقدار مالی است که به عنوان جبران خسارت مالی یا بدنی پرداخت میشود و در قانون برای آن اندازهای مشخص نشده است.
مجازات تعزیری ضرب و جرح عمدی
هر کس عمدا به دیگری جرح یا ضربی وارد آورد که موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا منتهی به مرض دائمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل مجنیعلیه شود، در مواردی که قصاص امکان نداشته باشد، چنانچه اقدام وی موجب اخلال در نظم، صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران باشد، به ۲ تا ۵ سال حبس محکوم خواهد شد و در صورت درخواست مجنیعلیه، مرتکب به پرداخت دیه نیز محکوم میشود. بنابراین، یکی از فرضهایی که مرتکب ضرب وجرح علاوه بر دیه به تعزیر نیز محکوم میشود، وقتی است که به تشخیص قاضی، اقدام او نظم و امنیت جامعه را مختل کرده باشد.
در مواردی دیگر نیز ممکن است علاوه بر دیه، مرتکب ضرب وجرح به تعزیر نیز محکوم شود. یکی از این موارد وقتی است که جرح وارده منتهی به ضایعات فوق نشود، اما آلت جرح اسلحه یا چاقو و امثال آن باشد. در این صورت، مرتکب به ۳ ماه تا یک سال حبس محکوم خواهد شد. علاوه بر این، هرگاه عدهای با یکدیگر منازعه کنند، در صورتی که این نزاع دستهجمعی منتهی به ضرب وجرح شود، هر یک از شرکتکنندگان در نزاع، حسب مورد، به حبس از ۳ ماه تا یک سال محکوم میشوند.
شکایت از ضرب و جرح عمدی
نظر قانونگذار در خصوص ارتکاب این جرم کاملا واضح است وبدین صورت که اگر شخصی به قصد قطع یا جرح عضو به دیگری صدمه بزنند مرتکب جرم به صورت عمدی شده است حتی زمانی که فرد قصد این عمل را نداشته باشد ولی نوع عمل وی طوری باشد که عرفا منجر به قطع یا جرح عضو شود این جرم صادق است.
شاکی با وکالت فردی، شکایتی به شرح ذیل علیه متهم به دادسرای ناحیه ۱۲ تقدیم کرد: موکلم (شاکی) با مشتکیعنه در حال صحبت بود که ناگهان وی با گاز اشکآور فلفل به موکلم حملهور شده و سپس اقدام به ضرب و جرح عمدی کرد. موکلم از ناحیه لب، چشم، کتف و پهلو مصدوم شد. همچنین متهم با استفاده از الفاظ رکیک، وی را در حضور مردم مورد فحاشی قرار داد لذا تقاضای تعقیب و کیفر متهم را دارم.
ارجاع پرونده به کلانتری
پرونده در همان تاریخ توسط معاونت ارجاع دادسرا برای کسب اظهارات شاکی و شهود وی و نیز احضار متهم و کسب اظهارات وی همچنین ارشاد شاکی به پزشکی قانونی، به کلانتری ارجاع شد.وکیل شاکی، شکایت خود را طبق شکواییه فوق مطرح و آقای مجید عبدی را به عنوان شاهد معرفی کرد.
اظهارات شاهد پرونده
شاهد اظهار کرد: در روز حادثه در خانه شاکی بودم و سپس از منزل خارج شدیم تا به سمت خیابان انقلاب برویم. چند قدمی که رفتیم، آقایی از پشت سر به ما نزدیک شد و علی (شاکی) را صدا کرد که وی ایستاد و من آرام آرام به حرکت خود ادامه دادم. چند قدمی که رفتم، به پشت سر خود نگاه کرده و دیدم که علی بر زمین افتاده و متهم در حال کتک زدن وی است. به سرعت به سمت آنها رفتم اما فرد ضارب فرار کرد.
اظهارات متهم در کلانتری
متهم پس از حضور در کلانتری اظهار کرد: هنگامی که به کلانتری مراجعه کردم، فهمیدم شاکی اینجانب کسی است که تا به حال وی را ندیدهام و خانهاش را بلد نیستم؛ پس چطور با وی درگیری داشتهام، خدا میداند. وی ادامه داد: در ضمن این را هم فهمیدم وی همان شخصی است که حدود سه ماه پیش بابت ضرب و شتم و شکستن دندان و انگشت خواهرم، از او شکایت کردیم و پرونده در حال نتیجهگیری است. در حقیقت این فرد وقتی فهمید که پرونده در دست نتیجهگیری است، این ادعا را مطرح کرد که دروغ محض است.
گزارش واصل از پزشکی قانونی
گزارش واصل از پزشکی قانونی برای ضرب و جرح عمدی به شرح ذیل است:
- جراحت حارصه خلف دست راست و چپ و کف دست راست.
- جراحت حارصه مخاط لب تحتانی.
- از ناحیه گردن و لگن متالم است.
اعاده پرونده به دادسرا
پرونده پس از اعاده به دادسرا به شعبه چهارم دادیاری ارجاع شد و قاضی دستور داد شاکی به همراه شاهد خود و متهم احضار شوند.شاکی به همراه شاهد خود در شعبه حاضر شدند و شاهد مشابه اظهارات قبلی خود را بیان کرد. شاکی نیز همان اظهارات قبلی خود را عنوان کرد و در پاسخ به سوال قاضی که آیا متهم را میشناسید؟ اظهار کرد که آشنایی خیلی دوری با او دارم و فقط اسم او را شنیدهام، او یک دوست خانوادگی بود و بار اول بود که وی را دیدم.
اظهارات متهم در دادسرا
متهم نیز مشابه اظهارات قبلی خود را بیان و اظهار کرد: وی (شاکی) قبلاً مزاحم خواهر من شده و او را مورد ضرب و شتم قرار داده بود که من این اواخر، موضوع را فهمیدم. در حقیقت اصلاً وی را نمیشناسم، خانه او را بلد نیستم و اتهامات وارده را نیز قبول ندارم.
صدور قرار کفالت ۶۰ میلیون ریالی
دادیار شعبه چهارم قرار کفالت به مبلغ ۶۰ میلیون ریال صادر کرد و عموی متهم کفیل وی شد و متهم با قرار قبولی کفالت آزاد شد.
صدور قرار مجرمیت از سوی دادیار
قرار مجرمیت در خصوص اتهام مشتکیعنه (متهم پرونده) دائر بر ایراد ضرب و جرح عمدی و استفاده از گاز اشکآور از سوی دادیار دادسرا صادر شد.
صدور کیفرخواست و ارجاع پرونده به مجتمع قضایی
همچنین کیفرخواستی صادر و پرونده به مجتمع قضایی ولیعصر ارجاع و به شعبه ۱۰۰۵ ارجاع شد. قاضی پس از ملاحظه پرونده دستور تعیین وقت صادر و وقت رسیدگی تعیین و به طرفین ابلاغ شد.
تشکیل جلسه و عدم حضور متهم
جلسه تعیینوقت شده تشکیل شد اما علیرغم ابلاغ قانونی، متهم در جلسه حاضر نشد. وکیل شاکی اظهار کرد که موکلم با متهم در حال صحبت بود که مشاجره و بحث بالا گرفت و متهم با استفاده از گاز اشکآور فلفل و ضرب و شتم موکلم را مصدوم کرد و متواری شد.قاضی از شاکی پرسید که نحوه درگیری خود را توضیح دهید؟
شاکی در پاسخ گفت: با یک دختری نامزد بودم و میخواستم با وی ازدواج کنم. بعدها فهمیدم وی مناسب من نیست. متهم پرونده، عموی آن دختر است. یک روز که میخواستم دوستم را که به خانهام آمده بود، بدرقه کنم، متهم جلو آمد و با من درگیر شد. هنگامی که دوستم این صحنه را دید، برای کمک به من بازگشت اما متهم فرار کرد. قاضی از شاکی پرسید که چرا اظهارات شما با اظهارات شاهدتان فرق دارد که شاکی اظهار کرد: در هنگام شهادت او من حضور نداشتم و اطلاعی ندارم.
اظهارات وکیل شاکی
وکیل شاکی اظهار کرد: متهم در دفاعیات خود در دادسرا مطرح کرد که شاکی، خواهرش را مورد ضرب و شتم قرار داده و به همین دلیل در دادسرا، پرونده دارند. بنابراین همین مقدار انگیزه برای کتک زدن کافی بوده است.
اعلام ختم رسیدگی
قاضی با عنایت به مراتب فوق و با توجه به مجموع محتویات پرونده و تحقیقات انجامشده، ختم رسیدگی را اعلام و به شرح ذیل مبادرت به صدور رای کرد:
در خصوص اتهام آقای «ع» دائر بر ایراد ضرب و جرح عمدی موضوع مفاد کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۱۲ تهران و شکایت آقای«ب» با وکالت آقای«م» دادگاه با توجه به مجموع محتویات پرونده، تحقیقات انجامشده، گواهی پزشکی قانونی و اظهارات شاکی و وکیل وی در جلسه دادگاه و عدم حضور متهم در جلسه دادگاه با ابلاغ قانونی، وقوع بزه انتسابی به نامبرده را محرز و مسلم تشخیص و نامبرده را از بابت جراحت حارصه خلف دست راست و چپ و کف دست راست و مخاط لب تحتانی مجموعاً به دو و نیم شتر در حق شاکی محکوم میکند؛
اما درباره اتهام دیگر وی دائر بر استفاده از گاز اشکآور مواد اسیدی با توجه به محتویات پرونده باید گفت به لحاظ عدم کشف آن و عدم اظهار نظر پزشکی قانونی در این مورد به لحاظ فقد دلیل کافی به استناد اصل ۳۷ قانون اساسی حکم تبرئه وی را صادر و اعلام میشود رای صادره غیابی و ظرف مهلت ۱۰ روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در همین شعبه است.
تحلیل پرونده
با بررسی اوراق پرونده مشخص شد که در خصوص بزه ایراد صدمه عمدی( ضرب و جرح عمدی ) بدنی، همه تشریفات قانونی از جمله اقدامات دادسرا انجام و متهم احضار شد. با وصف انکار شدید وی و با توجه به تناقضگوییهای نامبرده و وجود انگیزههای تلافیجویانه، ادعای شاکی مقرون به صحت است و از آنجایی که در امور
دعاوی کیفری به دلیل اصل تفسیر مضیق و تفسیر به نفع متهم نمیتوان با احتمالات متهم را محکوم کرد، نامبرده به دادسرا احضار که با قرار کفالت ۶ میلیون تومانی آزاد شد. لازم به ذکر است که مبلغ وجهالکفاله میبایست مساوی یا بیشتر از میزان دیه ادعایی شاکی باشد.
یکی از عللی که ارتکاب بزه از جانب متهم را تقویت میکند، عدم حضور وی در جلسه دادگاه بوده است. همچنین اظهارات متهم در مرحله کلانتری مبنی بر تجاوز به خواهر وی مشمول حد قذف است که در صورت پیگیری شاکی در کلاسهای مجزا امکان صدور رای محتمل است. من حیثالمجموع دادنامه صحیحاً صادر شده است؛ چرا که صرف نظر از شکایت شاکی و اظهارات متهم، باید گفت که شهادت شهود و گزارش مرجع انتظامی جملگی انتساب بزه به متهم را ثابت میکند. پیشنهاد میشود متهم برای حصول حکم برائت با تعرفه شهود معارض عدم حضور خویش در تاریخ درگیری در محل حادثه را برای دادگاه محرز کند تا از آن طریق مستمسک برائت خویش قرار دهد.
مراجعه به وکیل متخصص در خصوص جرم ضرب و جرح عمدی
در این مقاله با جرم ضرب و شتم اشنا شدیم و قوانین و مقررات آن را تا حدودی مورد بررسی قرار دادیم در صورتیکه تمایل دارد با وکلای حرفه ای مشاوره ای داشته باشید توصیه میشود یک وکیل زبده را برگزینید.ما با در اختیار داشتن بهترین وکیل کیفری اصفهان دقیق ترین و به روز ترین اطلاعات حقوقی را در اختیار شما قرار میدهیم.برای گرفتن وقت مشاور با ما تماس بگیرید و یا با ارسال فرم ارزیابی از مشاوره رایگان ما برخوردار شوید.